آویناآوینا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

آوینا ، دردونه مامان و بابا

نقاشی آوینا

سلام  عزیزم امروز می خوام یک نقاشی که خودت بدون هیچ کمکی رنگ کردی و خیلی هم خوشگل شده و بیرون نزده را برات بزارم دیگه تو نقاشی کشدن خیلی پیشرفت کردی و نقاشی هات را خوب رنگ می کنی و با مداد رنگی و شمعی و وسایل نقاشی خوب بازی می کنی ...
6 ارديبهشت 1396

کلی خبر: مهد کودک جدید

سلام عزیزم خوب همونطور که تو پست قبلی گفتم خونمون را آوردیم تهرانپارس حالا کلی کار داریم، چیدن اسباب ها ،خرید پرده و کابینت و ... اما حالا دیگه باید مهد کودک شما هم عوض می کردیم چون مدیریت مهد قبلی عوض شده بود و مدیریت جدید هم خوب نبود. تازه مسیر مهد هم به مامانی دور بود و باید یک مهد جدید برات پیدا می کردیم. پس از کلی جستجو و دیدن مهد های مختلف بالاخره یک مهد پیدا کردیم که شما را ثبت نام کردیم. شما هم زود با مهد جدیدت دوست شدی و ارتباط برقرار کردی و بعد از چند بار سر زدن به شما خیالمون راحت شد. البته این همه کارها نبود و تو پست های بعدی بقیش را می نویسم.  
13 بهمن 1395

کلی خبر جدید

سلام عزیزم خیلی وقته که برات مطلب جدید نذاشتم آخه چند وقتی هست که سرمون خیلی شلوغ بوده و کلی خبر جدید داریم از عوض کردن خونمون تا عوض کردن مهد کودک شما. بلاخره از ترافیک هر روز راحت شدیم دیگه خسته شده بودیم هر روز 3 نفری از شرق تهران بریم غرب تهرانو بعضی وقتها تا سه ساعت طول می کشید بریم خونه وکلی خسته می شدیم. واسه همین تصمیم گرفتیم خونمون را عوض کنیم، هر روز می رفتیم محله تهرانپارس و دنبال خونه می گشتیم. وای که چقدر خسته می شدیم. مخصوصا که تو هم با ما میومدی و کلی تجربه پیدا کرده بودی. ولی چاره ایی نبود و تا پاییز نیومده بود باید خونه پیدا می کردیم. بعضی وقتها هم شما را پیش مامان بزرگ می گذاشتیم تا اذیت نشی. بهر حال تونست...
13 بهمن 1395

سلام عزیز مادر

سلام به دختر عزیزم. سلام به  آوینای خشگل و مهربون مامان که به اندازه همه دنیا دوستت دارم. امروز که دارم این مطالب رو برات می نویسم 24 شهریوره و الان  2 سال و ده ماه سن داری. دیگه حسابی بزرگ شدی و به قول خودت خانم شدی. الان حسابی خوب صحبت می کنی و کلی شعرهای قشنگ می خونی ( البته تو کلا حرف زدنت رو زود شروع کردی. فکر میکنم قبل از یک سالگی گفتن کلمات رو شروع کردی و وقتی دو سالت بود تقریبا کامل صحبت میکردی). البته هنوز چند کلمه ای هست که کمی غلط و با نمک تلفظ می کنی و شیرینی حرف زدنت هم به همونه. جدیدا خیلی هم مهربون تر شدی و مامانی هم خیلی بیشتر دلش برات تنگ میشه. الان کلی شعر بلدی، لغت های انگلیسی بلدی. شمارش عددها روتا حدود 15 بلدی....
24 شهريور 1395

آتلیه رفتن آوینا

سلام عسلم امسال تصمیم گرفته بودیم شما را بیشتر آتلیه ببریم و عکسهای بیشتری از شما بگیریم ولی از انجایی که شما اصلا همکاری نمکنی و کلی اذیت می کنی دیگه نمیشه شما را آتلیه برد و باید به همون سالی یکبار اکتفا کرد. نمیدونم چرا شما اینقدر موقع آتلیه رفتن اذیت می کنی و همکاری نمی کنی و از کلی عکس که لز شما گرفته میشه فقط چندتا خوب در می آد ایندفعه که خیلی اذیت کردی  با خودم گفتم دیگه آتلیه نمیارمت آخرش هم با دعوا آوردیمت خونه و بچه خوبی نبودی بهر حال چند تا عکس انتخاب کردیم این عکسها را در تاریخ دورازدهم اردیبهشت از شما گرفتیم   ...
7 تير 1395

جایزه ویژه آوینا

سلام عسلم بالاخره شما هم بزرگ شدی و دیگه جیشت را میگی با کمک مهد کودک و مامانی حالا دیگه بیشتر اوقات جیشت را میگی درست که کمی طول کشید بگی و بالاخره میگی و درست که بعضی وقتا یادت میره بگی و ... بعدش هم میگی جایزه میخوام که بهت برچسب میدیم در مهد کودک هم خاله بهت جایزه میده کلی هم از مامانی و بابایی جایزه گرفتی تازه یک جایزه ویژه هم گرفتی. یک دوچرخه صورتی خوشگل ...
28 خرداد 1395

نقاشی های آوینا

سلام عسلم امروز می خوام 2 تا از نقاشی هات را که در مهد کودک به کمک مامانی و خاله پروانه رنگ کردی، را برات بزارم نقاشی اول را به مناسبت روز پدر به کمک مامانی رنگ کردی و دادی به بابایی و گفتی (بابایی تولدت مبارک) عکس دوم هم نقاشی ماهی هست که با انگشت رنگ کردی ...
30 ارديبهشت 1395