آویناآوینا، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 16 روز سن داره

آوینا ، دردونه مامان و بابا

دندان در آوردن نی نی

سلام  بالاخره انتظار تمام شد و شما کوچولو در تاریخ 93/5/29 پس از کلی تب و بی حالی یه دندان کوچولو در پایین دهان در آوردی. مدتی  بود که هر وقت بی حال می شدی همه می گفتند شاید نی نی داره دندون در میاره ولی خبری نبود. راستش ما هم داشتیم نگران می شدیم و دکترها می گفتند تا یک سالگی دیر نیست. دندان در آوردن برای شما خیلی سخت بود و شما 3 روز تب داشتی. ما هم هر 4 ساعت یکبار قطره استامنافون بهت می دادیم و پا شویه می کردیمت و مرتب تبت را چک می کردیم. بالاخره دندان کوچیکت در آمد و شما راحت شدی. مامن بزرگ هم واسه شما دندونک پخت.     ...
14 شهريور 1393

اولین کلمه های نی نی

سلام دختر نازم شما دیگه 9 ماهه شدی  حالا دیگه بعضی کلمات را می گی اولین کلمه هایی که شما گفتی ماما بابا دایی دد  هست تازگی ها زبونت هم بیرون می اری و به جهت های مختلف می چرخونی ولی هنوز دندون در نیاوردی. راستی شما 2 تا اسباب بازی هم خودت انتخاب کردی گه خیلی دوستش داری و باهاش بازی می کنی یه روز که با مامانی رفته بودی تا واست لبلس بخره وقتی بغل مامانی بودی یک عروسک خوشگل هاپو دیده بودی که مامانی برات می خره . یه بار هم تو مغازه اسباب بازی فروشی یه موشی کوکی برای خودت انتخاب کردی.  
17 مرداد 1393

ایستادن آوینا

سلام دخترکم عزیز دلم حالا که دیگه هشت ماهه شده خیلی شیطون شدی  یواش یواش ایستادن را تمرین می کنی و سعی می کنی روی پاهای خودت بایستی مثل کوه نوردها از همه چیز بالا می ری  همین که از خواب پا میشی دنبال یه چیزی می گردی تا بالا بری و وایسی ما هم از چیز های خطر ناک دور می کنیم  ولی شما باز سریع خودت را می رسونی خلاصه مامانی از دستت آسایش نداره و همش باید چهار چشمی مواظبت باشه تا بهت آسیبی نرسه. موقع غذا خوردن هم همش تو سفره هستی و همه چیز را به هم میزنی و می خواهی از چیزهایی که ما می خوریم بخوری. این هم هی عکس خوشگل از شما ...
20 تير 1393

شمال رفتن آوینا

سلام عزیزم دختر کوچولوی ما دیگه بزرگ شده هوا هم دیگه کم کم داره گرم میشه و دیگه وقت ان رسیده که آوینا کوچولو به مسافرت بره آوینا خانم بعد از رفتن به مشهد به تودروار و بعدش هم رفته شمال آوینا خانم و مامانی و بابایی با خانواده عمو به مسافرت شمال به استان سر سبز گیلان و سواحل زیبا چمخاله رفته. دختر عزیزمون از مسافرت خیلی خوشش آمده اصلا اذیت نکرده هر وقت به جنگل میره کلی ذوق میکنه و بازی می کنه هوای شمال هم خوب بود و ما به جاهای دیگه هم رفتیم عکس های زیر بام سبز لاهیجان هست قو با بچه های خوشگلش آوینا در حال تاب بازی   ...
20 تير 1393

صحبت با برادرزاده عزیزم

سلام عزیزم ، آوینا جون فردا دیگه میری تو هشت ماه یعنی داری بزرگ میشی ، اینقدر دختر خوبی شدی که نگو، همش داری میخندی ، نی نی خوش اخلاقی هستی، دیروز من و مامان بزرگ و عمو حامد اومدیم خونتون تا تو را ببینیم ، عمو حامد برات یه اسباب بازی کوچولو خریده و من هم یه لباس خوشگل برات خریدم ولی یه کم برات بزرگه که احتمالا" تا چند ماه دیگه اندازت میشه ، ما خیلی دوستت داریم . ...
3 خرداد 1393

چهار دست و پا رفتن نی نی

سلام دخترم شما حدودا 4 روز دیگه 7 ماهه میشی و تازه یاد گرفتی چهار دست و پا بری البته قبلش میتونستی خیز بری و حدود دو ماهه که سعی میکنی خودت را حرکت بدی ولی مثل ماهی دست و پات را بالا می بردی و دست و پا می زدی . ولی حالا دیگه چهار دست و پا می ری. حدود یک ماهه هم روی روروئک هم می تونی حرکت کنی و کلی ذوق می کنی  
1 خرداد 1393

نی نی خوش غذا

سلام دخترم دختر گلم دیگه شما داری بزرگ میشی مامانی برات با  گوشت ، هویج ، کدو ، عدس ، ماش، برنج ، سبزی و کره برات سوپ درست میکنه و خوب میکس میکنه بعد میده شما بخوری. تو هم خیلی دوست داری و با علاقه می خوری. مامانی هر هفته یه ماده جدید به سوپت اضافه می کنی بعضی وقتها می خواهی قاشق را خودت بگیری و خودت غذا بخوری ولی نمی تونی آخه شما هنوز خیلی کوچولویی! تازه شما میوه مثل سیب و موز و هندوانه هم می خوری  بعضی وقتها هم بهت کمی بستنی میدیم که خیلی دوست داری سرلاک برنج و گندم هم دوست داری و می خوری ...
25 ارديبهشت 1393

نمایشگاه کتاب

سلام عسلم جمعه مامانی رفته بود نمایشگاه کتاب و برای تو عسلی کلی کتاب و پازل خریده کتاب قصه، دفتر نقاشی ، پازل ، کتابهای آموزشی که خیلی خوشگل هستند. تو هم خیلی دوست داری و با دقت بهشون نگاه می کنی
14 ارديبهشت 1393

غذا خوردن نی نی

سلام دخترم شما از دیروز یعنی 93/1/21 شروع به غذا خوردن کردی. برای شما حریره بادام درست کردیم. راستش دکترت خوب نگفته بود که چطوری درست کنیم خودمون در اینترنت گشتیم تا روش صحیح درست کردن آن را یاد گرفتیم. طرز تهیه حریره بادام یک قاشق مربا خوری پودر بادام را به مدت 20 دقیقه جوشاندیم تا به رنگ شیر در آمد. سپس آن را صاف کردیم و گذاشتیم کنار . بعد یک قاشق چای خوری آرد برنج با نیم قاشق چایخوری شکر 10 دقیقه جوشاندیم تا غلیظ بشه بعد آن را هم صاف کرده و با شیره بادام صاف شده مخلوط کرده تا بصورت مایع شیری رنگ و کمی غلیظ تر از شیر در بیاد . تازه شما آب هم می نوشی و دوست داری لیوان را با دستهای خودت نگه داری.  حالا دیگه بزرگ شدی .هر...
22 فروردين 1393